دخترک

پیرزنی مسن در حالی که بچه ای را را در بغل داشت

وارد بیمارستان شد و به پرستار گفت:التماس میکنم به داد این بچه برسید...

بچه ماشین بهش زد و فرار کرد.


پرستار خیلی بی تفاوت:این بچه نیاز به عمل داره باید پولشو پرداخت کنید.


پیرزن گفت:ولی من پول ندارم پدر و مادر این بچه رو هم نمی شناسم.

خواهش می کنم عملش کنید من پول و تا فردا براتون آماده میکنم

پرستار : با پزشکی که قراره بچه رو عمل کنه صحبت کنید.

ولی پزشک بدون اینکه به کودک نگاهی بیندازد گفت:

این قانون بیمارستانه. باید پول قبل از عمل پرداخت بشه.

صبح روز بعد…

همان دکتر سر مزار دخترش ماتش برده بود و به دیروزش فکر میکرد..



نظرات شما عزیزان:

ليدي محدثه
ساعت11:35---9 شهريور 1392
اين عاقبت بي احساسي و خودخواهي آدما

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ جمعه 1 شهريور 1392برچسب:,

] [ 18:51 ] [ Donya ]

[ ]

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه